هیـــــــشکی منــــو دوســـ نـــداره
هیـــــــشکی منــــو دوســـ نـــداره
هوا سنگین بود یاد آن روزی که یاری داشتیم... این چنین خوار نبودیم اعتباری داشتیم... ای که مارا... در زمستان دیده ای با پشت خم.. این زمستان را نبین ماهم بهاری داشتیم....
تنهایی را دوست دارم زیرا بی وفا نیست ... داشتنت حقیقتاً رؤیای قشنگی بود.
مراقب باش.... وقتی که دیگر نبود من به بودنش نیازمند شدم، وقتی که دیگر رفت من به انتظارآمدنش نشستم، وقتی که دیگر نمی توانست مرا دوست داشته باشد من او را دوست داشتم، وقتی که او تمام کرد من شروع کردم ، وقتی او تمام شد من آغاز شدم وچه سخت است تنها شدن!
آسمان بارانش گرفته بود
ودخترکی خیس از بی سرپناهی آهسته میگفت:
خدایا گریه نکن, درست میشه
تنهایی را دوست دارم زیرا عشق دروغی در آن نیست ...
تنهایی را دوست دام زیرا تجربه کردم ...
تنهایی را دوست دارم زیرا خداوند هم تنهاست ...
تنهایی را دوست دارم زیرا....
در کلبه تنهایی هایم در انتظار خواهم گریست
و انتظار کشیدنم را پنهان خواهم کرد...
دست روزگار هل میدت....
ولی قرار نیست تو بیفتی....
اگه بی تاب نباشی و خودتو به آسمون گره زده باشی اوج میگیری....
به همین سادگی...
Power By:
LoxBlog.Com |